اطلاعات داشتن در مورد روانشناسی پوکر از دو مرحله به شما کمک میکند. هیچ بازیکن معقولی بدون داشتن اطلاعات پایه و اولیه شروع به پوکر بازی کردن نمیکند. البته تعدادی از بازیکنان هستند که سر میز مینشینند و بدون توجه به بعد روانی بازی روی مقدار زیادی پول ریسک میکنند. فهمیدن این که در ذهن حریفهای حرفهای یا بیمنطق ما چه میگذرد همانقدر که محاسبات ریاضی در بازی تاثیر دارد مهم و موثر است. اگر میخواهید در درازمدت برنده باشید باید بتوانید نقاط ضعف و نقاط قوت احساسات و افکار خود و تاثیر آنها را بر بازیتان بشناسید.
در مرحله اول شما میتوانید افکار و احساسات حریفتان را بخوانید و متناسب با آن کارتشان را بهتر تشخیص دهید. اما چیزی که مهمتر است این است که در مرحله دوم شما را نسبت به شخصیت خودتان آگاه میکند، باعث میشود در تصمیمگیری درستی داشته باشید و از تیلت یا عصبی شدن شما هنگام بازی و باختن بیش از حد جلوگیری میکند. بازیکنان میآیند و میروند، تنها بازیکنی که همیشه وجود دارد خودتان هستید!
جدول محتوا
در روانشناسی پوکر حتما خودتان را بشناسید
بازیکنان پوکر بیثباتترین و به نظر خودشان منطقیترین افراد در دنیا هستند. ما دستهای زیادی بازی نمیکنیم، فقط دوست داریم فلاپ را ببینیم. ما در زمان اشتباهی رِیز ندادهایم، بازیکن حریف غیرمنطقی کال کرد و باید دستش رو فولد میداد. برای هر اشتباهی در میز پوکر یک دلیل و تفسیر وجود دارد که آن را منطقی میکند. وقتی هیچ دلیلی وجود نداشته باشد نیز ما میتوانیم بدشانسی را بهانه کنیم، سعی کنید نسبت به خود شناخت پیدا کنید و تفاسیر بیمورد نکنید.
مقابله با افکار درونی
حس رقابتطلبی در همه ما وجود دارد و ناخودآگاه در ما فعال میشود، اما وقتی باخت اتفاق میافتد جبران آن سخت است و وارد بحث رقابت میشویم. هیچکس از باختن لذت نمیبرد، اما چیزی که حتی بیشتر از پول برای ما مهم است غرورمان است. پوکر ممکن است غرور شما را از بین ببرد و به شما بقبولاند که حریف شما از شما قویتر و باهوشتر است و یا اینکه بفهمید شما در برابر او ضعف وحشتناکی دارید. یک ذهن پوکری ابعاد بسیار گستردهای دارد که در برابر چنین تفکراتی بسیار مقاوم است و از آنها پیشگیری میکند.
اشتباه نمیکند و اعتماد به نفس دارد. بدون آن هرگز شما نمیتوانید یک بازیکن برنده باشید. اگر بخواهید در برابر نوسانات وحشتناک بازی دوام بیاورید باید به خودتان ایمان داشته باشید. اما زمانی وجود دارد که این اعتماد به نفس از بین میرود و تبدیل به غرور بیش از حد میشود. اینجاست که بحث خودشناسی روی کار میاید، در میز پوکر توانایی اینکه بتوانید با خودتان کاملا صادق باشید و از شرایط روانی خود آگاه شوید بسیار با ارزش است.
البته، گفتنش آسان و انجام دادنش دشوار است. باختن شما را اذیت میکند، اما قبول کردن اینکه باختتان تقصیر خودتان بوده به مراتب سختتر است. همیشه اینکه باخت سختی که داشتید را به خوششانس بودن حریف ربط دهید راحتتر از این است که قبول کنید دست را به درستی بازی نکردهاید.
تیلت شدن در پوکر
برای همه بازیکنان پیش آمده که کنترل بازی خود را از دست بدهند. هنگامی که یک بازیکن ماهر پوکر بخاطر احساساتش پایینتر از سطح تواناییش بازی میکند، او تیلت یا آنگاج شده است و تقریبا در تمام موارد به سمت باختن مقدار زیادی پول میرود. بازیکنانی که تیلت هستند پولشان را با باختهای پشت هم از دست میدهند، بخاطر اینکه آنها به جای اینکه تصمیم درست بگیرند و با فکر بازی کنند با عصبانیت و ناامیدی بازی میکنند. بازیکنی که تیلت شده تقریبا در اوج توهم و غرور در پوکر قرار دارد به خاطر اینکه هیچگاه نمیپذیرد که کاری را اشتباه انجام داده است.
مرحله اول این است که بفهمید شما تیلت شدهاید. این کار، کار سادهای نیست. بهترین کاری که باید انجام دهید این است که نکاتی که باعث تیلت شدن شما میشوند و شما را آزردهخاطر میکنند را به خوبی بشناسید. این موضوع میتواند از باخت شما در یک دست عجیب یا دیدن یک حریف نفرتانگیز و هرچیزی که بتواند در مغزتان فرو رود و احساسات منفی به وجود آورد نشأت گیرد.
مرحله دوم در غلبه با تیلت، ترک کردن بازی است. حتی شده برای مدت کوتاه بلند شوید و یک کار دیگر انجام دهید، هرکاری، با این عمل فکرتان را از بازی دور کنید و برای چند دقیقه هم که شده از ریختن پولتان روی میز جلوگیری کنید. اگر شما به عنوان یک بازیکن پوکر بتوانید خودتان را بشناسید و بدانید که چه چیزهایی شما را تیلت میکند و چگونه در این شرایط باید از میز خارج شوید، مطمئن باشید که در طول مسیر پوکری خود پول بسیار زیادی را با این روش ذخیره خواهید کرد.
سبک بازی خودتان را داشته باشید
اگر بخواهید وارد عمق روحیه پوکری خود شوید، باید درباره سبک بازی خودتان فکر کنید. در مرحله اول باید بدانید که چرا پوکر بازی میکنید. تفریحی بازی میکنید؟ از رقابت و هیجان لذت میبرید؟ میخواهید چیزی را ثابت کنید؟ دلیلش هرچیزی که هست باید بدانید سبک بازی شما بازتاب این دلایل است.
این که با خودتان صادق باشید مهمترین چیز است. هیچ سودی برایتان ندارد اگر استراتژی پوکر را یاد بگیرید و در جایی که لازم است از آن استفاده نکنید. شما میتوانید کتاب بخوانید، دستهای مختلف را بررسی کنید، نرمافزاری بخرید و احتمالات و درصدها را محاسبه کنید – اما هیچکدام از اینها به جز خودتان شما را به یک بازیکن حرفهای تبدیل نمیکند.
حریفتان را بشناسید
بازیکنان مختلف و متنوعی در پوکر وجود دارند، از بازیکنان تفریحی که باخت برایشان ذرهای مهم نیست و برای لذت بردن بازی میکنند گرفته تا بازیکنان سختکوشی که هر چیپ را وارد زندگیشان میکنند. اگر شما میخواهید در سطح بالاتری باشید، باید بتوانید ذهن همه آنها را بخوانید. فقط با خواندن حریفتان میتوانید دستهایی که حریف با آنها وارد بازی میشود را تشخیص دهید، و با خواندن دستهای آنها است که میتوانید تصمیم بگیرید چگونه بازی کنید.
۴ سبک پایه بازیکنان پوکر
خواندن ذهن حریف بیشتر نوعی هنر است تا علم. همانطور که در درسهای قبل بررسی کردیم ۴ نوع دستهبندی پایه برای بازیکنان وجود دارد:
- تایت-پسیو
- لوز-پسیو
- تایت-اگرسیو
- لوز-اگرسیو
در زبان پوکر آنها با عناوین shark – calling station – the rock و maniac شناخته میشوند. اکثر حریفهای شما در یکی از این چهار گروه دستهبندی میشوند. کمی سطحی به نظر میرسد، اما نقطهای برای شروع آنالیز است. موارد بیشتری در خواندن بازی یک بازیکن وجود دارد تا اینکه فقط یک برچسب روی پیشانیش با این عناوین بزنیم.
سعی کنید از این دستهبندیها صرفا به عنوان راهنما استفاده کنید، نه به عنوان چهارچوب و قوانین سفت و سخت. به صورت دقیق، دو چهارچوب مطرح میشوند. چهارچوب اول با مبنای بازیکن تدافعی یا تهاجمی و چهارچوب دوم بازیکنان سفت و محکم یا شُل و بیمنطق. اولین قدم این است که بفهمیم حریفمان در کجای این چهارچوبها قرار دارد.
هر کاری که میکنیم، نوع حرکت کردن، صحبت کردن، لباس پوشیدن و غیره نکتهای را درمورد شخصیت ما فاش میکنند. بازیکنان تهاجمی در جنبههای مختلف زندگی قویتر عمل میکنند: لباسهای روشن میپوشند، بلند صحبت میکنند، از کلمات خشنتر و رک استفاده میکنند و خرید اولیه آنها برای ورود به میز بیش از حد بالاست. این نوع بازیکنان میخواهند دیگران را بترسانند. آنها نیاز دارند مرکز توجه باشند. در بازی پوکر هیچ بازیکنی ترسناکتر و مطرحتر از یک مانیاک نیست. قابل شناساییاند، بازی دربرابرشان گیجکننده است و نقطه عطفی که دارند این است که به راحتی میتوانند حریفشان را تیلت کنند.
و در نقطه عکس بازیکنان پسیو هستند و از دیده شدن و درگیری خودداری میکنند. بنا به طبیعتشان، آنها غیرقابل پیشبینی نیستند و کسی را فریب نمیدهند، بازیکنان معمولی هستند که هدفشان گرفتن پول حریفشان است. بازیکنان تایت در هر عملی بسیار حسابشده و محافظهکار هستند. مدیریتشده لباس میپوشند، چیپهایشان را منظم میچینند و به ندرت حرف میزنند. بازیکنان لوز اغلب آزادتر هستند، صبر کمی دارند، زیاد صحبت میکنند و چیپهایشان به هم ریخته است.
کلیشهای حرف نزنیم. در پوکر تعداد بازیکنان کمی هستند که در دستهبندی خاصی قرار بگیرند. دستهبندی در مورد سِن، جنسیت، قومیت و غیره فقط ذهن شما را از بازی منحرف میکند. البته این نکته که یک پسر ۲۱ ساله از یک زن ۵۰ ساله به مراتب اگرسیوتر بازی میکند درست است ولی سعی کنید همیشه نکات مهم و قابلتوجهی را در مورد عمق بازی حریفتان درک کنید.
بازیتان را تنظیم کنید
هنگامی که مقداری اطلاعات روانی از حریفتان کسب کردید، همه آنها را با هم جمع کنید و بازیتان را متناسب با آن تنظیم کنید. در برابر یک مانیاک، بررسی کنید که آیا از لحاظ اقتصادی میتوانید در بازی دوام بیاورید یا نه. اگر نمیتوانید میز را ترک کنید. اگر میتوانید، سفت بازی کنید، با دستهای خوبتان ری-ریز کنید و نگذارید باعث تیلت شدن شما شود. اگر حریفتان بیش از حد پسیو و تدافعی است شما مقداری اگرسیوتر باشید. اگر حریفتان لوز است و ریز شما برایش مهم نیست، متناسب با ارزش کارتتان ریز دهید و کمتر بلوف بزنید. در هر شرایطی یک رخنه وجود دارد که کار شما پیدا کردن و نفوذ کردن به آن است.
قرار دادن معادلات کنار هم
وقتی شما به خوبی خودتان و حریفتان را شناختید، بازی روانی واقعی شروع میشود. این موضوع مراحل بیشتری از فکرتان را درگیر میکند. بازیکنان مرحله اول فقط به کارت خودشان فکر میکنند، بازیکنان مرحله دوم به کارت حریفشان نیز فکر میکنند. بازیکنانی که در مرحله سوم فکر کردن هستند به این که حریفشان فکر میکند آنها چه کارتی دارند نیز فکر میکنند. در حقیقت اینکه بتوانید بفهمید بازیکن حریف فکر میکند شما چه کارتی دارید قبل از اینکه شما کارت او را بخوانید غیرممکن است.
ذهنیت بازیکنان در مورد شما
شما باید از ذهنیت دیگران در مورد خودتان آگاه باشید. در این صورت میتوانید خودتان را جای حریف قرار دهید، فکر کنید چگونه تصمیم میگیرد(البته نه تصمیمی که خودتان در شرایط او میگیرید.)، اینگونه شما پوکر را در سطح بالاتری بازی میکنید. اگر میخواهید بالاتر بروید حتی مرحله ۴ فکر کردن نیز وجود دارد. «او فکر میکند من فکر میکنم او چه کارتی دارد؟» با فرض اینکه حریف شما نیز در سطح بالایی از فکر کردن قرار دارد این بازیهای ذهنی بین شما میتواند به صورت نامحدود ادامه پیدا کند.
بازی نهایی در پوکر وابسته به بلوف است
چند فاکتور در یک بلوف موفق نقش دارند، اما بلوف تماما نسبت به بازیکنی که هدف شما است بستگی دارد. اگر او فکر کند دست ضعیفش از شما قویتر است، اگر دستش بیش از حدی که شما فکر میکردید قوی باشد یا اگر تحت تاثیر بردهای چند دست اخیرش اعتماد به نفس بالایی داشته باشد، کار شما تمام است. نکته این نیست که فقط به بازیکنان ضعیف بلوف بزنید، مهم این است که به بازیکنانی که در لحظه احساس ضعف میکنند بلوف بزنید.
بعضی از این نکات تماما نیاز به مهارت دارند. قبل از هر بلوفی باید پوزیشن و میزان استَک حریف را در نظر بگیرید. اما اینکه بدانید کی و به چه کسی بلوف بزنید کاملا یک بحث روانشانسی است. هرگاه احساس کردید روحیه حریفتان ضعیف شده، شاید بخاطر اینکه باخت سختی داشته، معمولا بهترین موقع برای بلوف زدن است. همچنین توجه کنید در چنین شرایطی وقتی ذهن شما درگیر است و تدافعی بازی میکنید، حریف شما نیز بر همین اساس به شما بلوف میزند.
جمعبندی
روانشانسی پوکر به تنهایی جایگزین احتمالات و ریاضیات در پوکر نمیشود. اما روانشناسی پوکر میتواند به بازی شما عمق بدهد و اگر با یک استراتژی منظم ترکیب شود میتواند برای شما بسیار سودرسان باشد. علاوه بر کارتهایتان برای شما یک راه دومی قرار میدهد تا بتوانید به پیروزی برسید. چشمهایتان را برروی بعد روانی بازی باز کنید، آدزها را به درستی محاسبه کنید و سعی کنید در هر دو بُعد بینقص عمل کنید. هرچه اشتباهاتتان کمتر باشد شما موفقتر هستید.