دن بیلزریان عیاشی که دور خودش را با زنان زیبا، ماشینهای گرانقیمت و هر چیزی که دلش بخواهد پر کرده است. چیزی که اغلب مردم راجع به او نمیدانند این است که او همچنین بازیکن پوکر فوق العادهای است. و توانسته با بازی در کشگیمهای مختلف در طی سالها میلیونها دلار برنده شود. او حتی توانسته در مسابقات WSOP پول کسب کند.
کمتر کسی وجود دارد که نام دن بیلزریان را نشنیده باشد و با سبک زندگی او آشنا نباشد. این بازیکن حرفهای پوکر که فعالیتهای مختلف کاری را انجام میدهد در قمار نیز تبحر خاصی دارد و میتوان گفت او از بازی پوکر بر سر زبانها افتاد و شهرتی برای خود دست و پا کرد. البته بخش وسیعی از شهرت او به حضور همزمان مدلهای خانم درجه یک دنیا در کنار او بازمیگردد که اگر به صفحه اینستاگرام دن بیلرزیان سری زده باشید متوجه منظورمان خواهید شد. این بازیکن پوکر در هر عکسی که از خود منتشر میکند چندین دختر نیمه برهنه که اکثرا از مدلهای درجه یک دنیای مد هستند، در کنار او حضور دارند. با ادامهی خواندن این مطلب اطلاعات بیشتری راجع به دن بیلزریان و دوران کودکی، حرفهی پوکرش و زندگی شخصیاش خواهید فهمید. مطمئنا چیزهایی راجع به او خواهید فهمید که قبلا نمیدانستید.
جدول محتوا
اوایل زندگی
او در هفتم دسامبر ۱۹۸۰ در تامپای فلوریدا به دنیا آمد. پدرش، که یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه بازرگانی هاروارد بود، صاحب کمپانی رباتیک بود و درآمد چشمگیر میلیون دلاری داشت. در حالیکه او همیشه هر چیزی که خانواده میخواستند را فراهم میکرد ولی به سختی در جمع آنها حضور داشت. او جشن تولدهای زیاد و بازیهای ورزشی فرزندان خود را از دست میداد چون یا در سفرهای کاری و یا تا دیروقت سر کار بود. دن و برادرش، آدام، علت اصلی غم و اندوهشان نبودن پدر و غایب بودنش در خانواده بود.
اوضاع زمانی بدتر شد که پدرشان به علت دزدی در ۹ حساب بانکی و فرار از مالیات به زندان فرستاده شد. بیلزریان مدرسه رفتن را شروع کرد و سرانجام شروع به تخلیه هیجاناتش کرد. او دیگر تکالیف مدرسهاش را انجام نداد و اغلب با دیگر دانشآموزان دعوا میکرد، در نهایت از او خواسته شد که مدرسه را ترک کند.
در مدرسه جدیدش که فقط چند شهر فاصله داشت، بیلزریان تجربههای بهتری نسبت به قبل به دست آورد. او دوستان جدیدی پیدا کرد و به آنها وابسته شد. او بازیکن اصلی تیم فوتبال مدرسه بود و در شورای مدرسه هم عضو شد. همه چیز برای او عالی پیش میرفت تا زمانیکه او یک اسلحه را به محوطه مدرسه آورد. او قصد شلیک کردن نداشت اما حتی همراه داشتن اسلحه در ماشینش برای اخراج شدنش کافی بود. او مجبور به تمام کردن درسش در خانه شد و اجازه رفتن به جشن فارغ التحصیلی را هم نداشت.
بعد از دبیرستان، بیلزریان به نیروی دریایی ملحق شد به امید آنکه نشان نیروی دریایی را دریافت کند. او آموزشهای BUD/S (مربوط به جنگهای چریکی و دورههای سخت زیر آب) را با اینکه پایش در حین انجام آن شکست، گذراند. او به سخت کار کردن ادامه داد، و تحت آزمایشهای فیزیکی و روانی قرار گرفت. تنها چند هفته تا پایان خدمت مانده بود که او مجبور به خارج شدن از ارتش شد و حقش برای گرفتن نشان نیروی دریایی را از دست داد. او متهم به دعوا با یکی از افسرانش شده بود.
پس از نیروی دریایی، بیلزریان در دانشگاه فلوریدا ثبت نام کرد جایی که دو تخصص تجارت و جرمشناسی را فرا گرفت. او تازه وارد دانشگاه شده بود که برای اولین بار پوکر بازی کرد و به سرعت عاشق بازی شد. هر زمان که فرصتی پیدا میشد او با همکلاسیهایش پوکر بازی میکرد. او همچنین شروع به بازیهای آنلاین کرد که باعث شب بیداریها و کم خوابیهایش شد. در سال دوم تحصیلش او کاملا معتاد بازی پوکر شد. او حتی ماشین خود را گرو گذاشت تا پول بیشتری برای شرط بندی داشته باشد.
پوکر و دیگر موارد قمار
بیلزریان تا ۲۵ سالگی وارد هیچ کازینوی واقعی نشد. بعد از اینکه به سپردهای که پدرش برای او اماده کرده بود دسترسی یافت، بیلزریان چمدانی پر از پول را برداشت و به دریاچه تاهو رفت. تا از خرج کردن کل سپرده سرمایه خود دوری کند. بلیزریان بودجه ای برای خودش مشخص کرد و مطمئن شد که فقط از همان بودجه برای قمار استفاده کند.
او مسابقات مختلفی را شروع کرد و صدها هزار دلار در جاهای زیادی برنده شد. در سال ۲۰۰۹ او برای اولین بار در WSOP شرکت کرد. او با پوکریستهای حرفه ای همچون فیل آیوی و جو کادا بازی کرد. او در جایگاه ۱۸۰ام قرار گرفت و $36626 برنده شد.
بخاطر مهارت بالایش در بازی، سایت پوکرآنلاین Victory Poker اسپانسر او شد. بیلزریان در ازای گرفتن یک میلیون دلار قبول کرد تا در تمام تورنومنتّهایی که شرکت میکند به عنوان نماینده ویکتوری پوکر بازی کند. او همچنین در چندین تبلیغات شرکت کرد تا نام کمپانی ویکتوری را تبلیغ کند. با وجود تمام کارهایش، ویکتوری پوکر بعد ازیک سال قرارداد خود را با او به پایان رساند.
بعد از آن، بیلزریان بیشتر وقت خود را صرف کشگیم کرد. او توانست با این بازیها $750 خود را تبدیل به $187,000 کند. او همچنین توییت کرد که طی یک بازی خوبش در لاس وگاس توانسته بیش از 10 میلیون دلار برنده شود. البته هیچ مدرکی وجود ندارد و فالوورهای توییترش این حرفش را باور نکردند چون می دانستند که بیلزریان عادت به اغراق در مبالغ بردش دارد.
بیلزریان نه تنها پوکر بازی میکرد بلکه اسپانسر افراد علاقمند به بازیهای جهانی پوکر نیز بود اما بودجه کافی برای شرکت در مسابقات را نداشت. او $2000 به جی فاربر داد که ۲۰ درصد از سهم بردهایش را در مسابقات WSOP 2013 را بگیرد. وقتی فاربر جایگاه دوم را در مسابقات کسب و 5 میلیون دلار برنده شد، بیلزریان توانست بیش از یک میلیون دلار در ازای قراردادش با فاربر بدست اورد.
بیلزریان تنها خود را به پوکر محدود نکرد و شرط بندیهای جانبی دیگری نیز داشت. او یک بار با یک وکیل $400,000 شرط بست که میتواند او را در مسابقه اتومبیلرانی شکست دهد. بیلزریان در زمان ۱۰.۷۴ ثانیه با سرعت ۱۳۳ مایل در ساعت و رقیبش تام گلدستین را در زمان ۱۱.۵۴ ثانیه و با سرعت ۱۲۲ مایل در ساعت مسابقه را به پایان رساند.
بلافاصله پس از آن او با بیل پرکینز $600,000 شرط بست که میتواند بدون هیچ دوپینگی طی ۴۸ ساعت از وگاس تا لس انجلس را دوچرخهسواری کند. بیلزریان همه را متعجب کرد چون توانست ۳۰۰ مایل را در زیر ۳۳ ساعت طی کند. قبل از شروع کردن مسابقه او توسط دوچرخه سوار حرفهای لانس آرمسترانگ اموزش دید لانس آرمسترانگ مربیگری بیلزریان را در ازای پرداخت $25,000 او برای سرطان فرزندش قبول کرد.
افزایش ثروت او
بیلزریان پروژه رابین هود را اغاز کرد و به افرادی که نیازمند به حمایت مالی بودند، پول میداد. او توان پرداخت $10,000 را به هر شخص نیازمند داشت، که این مقدار از تمام کمکهای که در ایالت متحده انجام میشد بیشتر بود. یکی از اولین افرادی که در این پروژه مورد حمایت قرار گرفت، زنی بود که در تصادف ماشین نقصعضو شده بود. بیلزریان به او پول کافی داد که بتواند صندلی چرخدار خانگی برای خودش بسازد.
بیلزریان همچنین میزبان مسابقات پوکر در سال ۲۰۱۵ شد تا پول برای تحقیقات مغزی بدست اورد. این مسابقات در خانهاش در لاس وگاس برگزار شد و ورودی آن $1000 بود. سلبریتی هایی همچون لودا کریس ، وین دیزل و افراد دیگر در این مسابقه حضور یافتند. برندهی این مسابقات بلیط ورود به مبارزه the Pacquiao vs. Mayweather را دریافت کرد. بیلزریان توانست بیش از $100,000 برای خیریه جمع کند.
زندگی شخصی دن بیلزریان
او در عمارت ۳.۷ میلیون دلاری در لاس وگاس زندگی میکند که شامل یک سینما، یک استخر، یک وانبزرگ و ۱۱ اتاق خواب است. علاوه بر این عمارت او یک کلکسیون جذاب از ماشینهای اسپورت شامل لامبورگینی اونتادور، بنتلی Flying Spur و کوبرا ای سی ۱۹۶۵ دارد. او همچنین یک آشپز شخصی برای پختن تمام وعدههای غذاییش و یک خدمتکار برای انجام تمام کارهای خانهاش دارد. عمارت او عموما پر از زنان زیبایی است که در مهمانیهای شاد او، حضور مییابند.
رسانههای اجتماعی بخش بزرگی از زندگی او را در بر دارد. او بیش از ۲۰ میلیون فالوور در اینستاگرام و بیش از یک میلیون در توییترش دارد. او برای پستهای خنده دارش در سراسر جهان مشهور است. در سال ۲۰۱۰ به عنوان جالبترین پوکریست در مجله بلوف انتخاب شد. عکسهای او با دوستان سلبریتیاش همچون فلوید میودر، کانیه وست و استیو اوکی در رسانههای اجتماعی پیدا میشود.
بیلزریان ایدههای جالب سیاسی نیز دارد او خود را به عنوان یک آزادیخواه مشروطه ای میداند. او معتقد است مواد مخدر و فحشا باید قانونی شود چون مالیات زیادی میشود از این دو کار بدست اورد. او همچنین معتقد است که قوانین کنترل اسلحه باید کمتر شود. او فکر میکند که اسلحه بهترین راه برای محافظت از خود در برابر مزاحمان است و هر شهروندی حق طبیعی اش است که اسلحه داشته باشد. بیلزریان ۱۰۰ سلاح مختلف دارد و در واقع اتاقی در عمارت خود برای نمایش دادن آنها دارد.
دن بیلزریان گاهی اوقات در پرده سینما مشاهده میشود. او نقشهای کوچکی را در فیلمهای مختلف پذیرفت. او در War Dogs (2016)، Extraction (2015)، The Equalizer (2014)، Cat Run 2 (2014)، The Other Woman (2014) و Lone Survivor (2013) حضور پیدا کرد. او همچنین مدیر تولید سریال جدیدش داستانهای واقعی هالیوودی بلیتز، است. این انیمه کارتونی براساس حوادث واقعی زندگی بلیتز ساخته شده است.
وقتی از او در مصاحبهای با اسکور مایل پرسیدند آیا تا حالا حسرت چیزی را خوردی؟ او اینگونه جواب داد: صادقانه بگم چیزهایی که حسرتش رو میخورم چیزهایی هستند که تا حالا در زندگی تجربهاش نکردم. نه چیزهای که انجام دادم و شکست خوردم یا خرابکاریهایی که کردم. مثل سکسی که دلم میخواد انجامش بدم ولی ندادم. مثل دختر جذابی که دیدم و نتونستم باهاش حرف بزنم. یا دلم میخواست با ماشین مسابقه بدم و ندادم یاSkydive (پریدن از هواپیما با چتر و مانور پیش از باز شدن چتر) انجام بدم. میدونین؟ اگر چیزی بود که میخواستم انجام بدم و ندادم، اونها چیزایی هستن که من حسرت انجام دادنشان را خوردم.