در این مقاله از روانشناسی پوکر فلسفهای را با عنوان مغلطه تیرانداز ماهر تگزاس بررسی میکنیم، توصیه میکنیم آن را تا انتها مطالعه کنید.
مردی را تصور کنید که روی تپه نشسته است. او یک تفنگ دارد و تیرهایی را بیهدف به سمت یک انبار کاه شلیک میکند. پس از مدتی دیوار انبار توسط حفرههایی که گلولهها ایجاد کردهاند سوراخ سوراخ میشود. با توجه به بیهدف و شانسی بودن تیرهای تیرانداز، حفرهها به طور نامنظم پخش میشوند. در بعضی جاها فاصله زیادی بین تیرها وجود دارد و در بعضی جاهای دیگر چند تیر کنار هم جمع شدهاند. تیرانداز میتواند بلند شود، به سمت انبار کاه برود و یک دایره دور بزرگترین خوشه بکشد. یک بیننده عادی وقتی که تیرهای درون دایره را میبیند فکر میکند که آن مرد چه تیرانداز ماهری است! به این پدیده مغلطه تیرانداز ماهر تگزاس میگویند.
روانشناسی پوکر و مغلطه تیرانداز ماهر تگزاس
حال فرض کنید که در میز پوکر هستید و در پوزیشن کات-آف نشستهاید. بازی تا شما فولد میشود و به کارتهایتان نگاه میکنید، AQ دارید. ریز استاندارد میدهید و یک بازیکن اگرسیو و حرّاف و مضخرف ری-ریز میکند. بازی تا شما فولد میشود و پس از چند ریز هر دو به فلاپ میرسید، Q84 میخورد. قبل از اینکه به خودتان بیایید میبینید که تمام چیپها وارد بازی شدهاند. حریف شما دو کینگ قرمز شو میکند. استک او کاور است.
اما شما همچنان اوتهایی دارید که بتوانید برنده این پات سنگین شوید. حریف مضخرف شما نیز این نکته را میداند و وقتی که روی ترن A میخورد نمیتواند ناامیدی خود را پنهان کند. شما نیز برای او متاسف میشوید، حال تمام غرور تکبر از او بیرون رفته است. او مثل تمام بازیکنان بدشانس دیگر بیشتر استک خود را از دست داده است، از قضا در یکی از شرایطی که واقعا دست خوبی داشته و خوب بازی کرده است. البته او هنوز شانس برد دارد، تنها یک اوت – کینگ گشنیز. هر کارت دیگری که در ریور روی میز قرار بگیرد شما پیروز خواهید شد. شما به حریف میگویید «ناراحت نباش هنوز یک اوت داری» و شوخیهای عصبی میکنید که در همین هنگام دیلر آخرین کارت را میزند. کینگ گشنیز! حریف مضخرف مشتش را روی میز میزند، ناگهان فوران میکند و ازینکه یک پات سنگین را برده است بسیار خوشحال است.
بیشتر بازیکنان پوکر در این لحظات مسئله را شخصی میبینند. به این فکر میکنند که تنها یک کارت در تمام کارتهای دک بود که میتوانست پیروزی را از آن حریف کند. فقط یک اوت! با آدز ۴۴-به-۱ یعنی تنها ۲٪! ممکن است فکر کنید بسیار بدشانس هستید و فکر کنید که سرنوشت بخاطر شوخیهای شما در مورد یک اوت این اتفاق را رقم زده است. شاید در این هنگام سخت نباشد که باور کنید خدایان پوکر با شما دشمنی خونی دارند و باعث میشوند که در برابر یک حریف چندشآور و منفور اینگونه ببازید.
اما اگر به خودتان اجازه دهید که اینگونه فکر کنید، فقط قسمت کوچکی از یک تصویر بزرگ را دیدهاید. شما دور خوشهای از تیرهای روی دیوار انبار خط کشیدهاید. درست است، احتمال خوردن کینگ گشنیز در ریور ۲٪ بود. اما همین اتفاق میتوانست برای هر کارت دیگری بیافتد. کارتی مثل 2d نیز ۲٪ احتمال خوردن دارد. هر بار که کارت ریور روی زمین قرار میگیرد، هر اوتی که شما را نجات میدهد و هر اوتی که باعث باختتان میشود باید از یک مسیر طولانی عبور کند تا به آنجا برسد. همهی این کارتها گلولههای روی دیوار انبار هستند. شما دور کینگ گشنیز خط میکشید چرا که آن گلوله مستقیما به قلبتان اصابت کرده است. اما این حفره کاملا شانسی به وجود آمده و بین تعداد زیادی حفره دیگر قرار دارد. هیچ مسئله شخصیای در اینباره وجود ندارد.
بیشتر بازیکنان پوکر برای همیشه دایرهای دور این حفرهها میکشند و باعث میشوند که مستقیما به قلبشان اصابت کند. پس از آن همیشه از این موضوع شکایت میکنند که «من هیچوقت در پرتاب سکه برنده نمیشوم» یا «من هیچوقت با این اکانت برنده نمیشوم» یا «یک حریف احمق توانست مرا شکست دهد» – در این هنگام ما فقط سعی داریم که به حفرههایی که به صورت تصادفی در دیوار ایجاد شدهاند معنی بدهیم. مشخصا و به صورت منطقی همهی ما میدانیم که چنین چیزی درست نیست. ما همیشه در شرایط ۵۰-۵۰ بازنده نیستیم و بازیکنان احمق و ساده همیشه ما را شکست نمیدهند. این فقط حسی است که گاهی اوقات داریم. اما واقعا مهم نیست که اخیرا در چند پرتاب سکه بازنده بودید، یا اینکه چقدر به آنها اهمیت میدادهاید، اینها فقط مجموعهای از حفرههای ناراحتکننده هستند.
محدود کردن نتایج را تمام کنید، کمی به انبار نزدیکتر شوید و با دقت به قسمتهای مختلف آن نگاه کنید. اگر دور بایستید و به ساختمان زل بزنید، مطمئنا حفرههایی که کنار هم هستند بزرگتر دیده میشوند. نداشتن چنین چنین قدرتی باعث میشود که فکر کنید همیشه قربانی سرنوشت هستید.
مصیبت واقعی هنگامی اتفاق میافتد که ما اجازه دهیم که این باور روی بازی ما تاثیر بگذارد و حس کنیم که همیشه بدشانس هستیم. اگر یک بازیکن پوکر متقاعد شود که من هیچوقت یا تقریبا هیچوقت برنده نمیشوم، باعث میشود در شرایطی باید آل-این بزند و کمی ریسک کند این کار را از روی ترس انجام ندهد. آیا یک پوکریست هنگامی که فکر کند طلسم شده و همیشه بدشانس است میتواند در برابر بازیکنان احمق و به ظاهر خوششانس به درستی بازی کند؟ جواب خیر است، باخت باعث میشود که این باور تمام وجود فرد را فرا بگیرد.
مطلب پیشنهادی: آشنایی با روانشناسی پوکر و آموزش پیش بینی حرکات حریف
پس از آن یک بازیکن ضعیف و تایت میشود، از دستهای برندهاش حداکثر استفاده را نمیکند، دستهایی که میتوانند برنده باشند را فولد میدهد و همچنین بدتر از آن به درستی از دستهایش مراقبت نمیکند و حریف به راحتی کارتهای دراو خود را میبیند. اگر پوکریست بت نکند، ریز ندهد و یا مبالغ او به اندازه کافی مناسب نباشند، وقتی که یک حریف نادان در برابر او برنده شود مقصر چه کسی است؟ ترس در پوکر، باخت را تضمین میکند.
اما مغلطه تیرانداز ماهر تگزاس صرفا در مورد نگاه ما به بدشانسیها نیست. به همین شکل ما مواقعی که کارتها به نفعمان میخورند و دور آنها در ذهن خود خط میکشیم. باور به خوششانس بودن نیز به همین شکل خطرناک است. «من همیشه در پرتاب سکه برنده میشوم» نیز یک سفسطه اشتباه مانند «من هیچوقت برنده نمیشوم» است و باعث میشود پول خود را در جایی که به نفعتان نیست وارد بازی کنید. اعتماد به نفس بسیار خوب است، به شرطی که همراه با مهارت باشد. اما پوکریستی که همیشه وارد بازی میشود و باور دارد که «من همیشه با فلان دست برنده میشوم» برای خود مشکل ایجاد میکند.
چیزی که اهمیت دارد داشتن دید کلی است. با خط کشیدن دور تعدادی از اطلاعات مثل چند بدبیت یا خوششانسی ما میتوانیم خود را متقاعد کرده و به هرنتیجهای برسانیم. مثل تیرانداز منفور داستان همیشه خود را بهتر از چیزی که هستیم ببینیم. هنگامی که باختهای پیاپی داشتیم صرفا به بدشانسی توجه کنیم و فکر نکنیم که مشکل از بازی ماست. یا بعد از چند برد فکر کنیم که چقدر خوب بازی کردهایم و متوجه نباشیم که چقدر شانس آوردهایم. این کار باعث میشود که آرام شوید، به خود قوت قلب دهید و در نهایت در دام بیافتید. هرباری که این کار را انجام دهیم ضربه بدی به خود وارد میکنیم… موفق باشید.
مطلب پیشنهادی: روانشناسی پوکر – فشار برای برد